سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با هرکه دوستی می کنید، در راه خدا دوستی کنید و با هرکه دشمنی می کنید، در راه خدا دشمنی کنید . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :19
بازدید دیروز :9
کل بازدید :336490
تعداد کل یاداشته ها : 128
103/2/21
6:52 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
داود ایموری[35]
حضرت مهدی (ع)کیست و برای چه در ادیان مختلف نام مبارک این امام غایب به صوررت مکرر امده است. باور شیعیان از وجود امام زمان از کجا سرچشمه می گیرد

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

"رابعه قزداری" نخستین زن شاعر فارسی گوی، مشهور به مگس رویین و ملقب به "زین العرب"، دختر کعب، امیر بلخ و از اهالی قزدار (قصدار، خضدار، شهری قدیمی واقع میان سیستان، مکران و بست) و معاصر "رودکی" بود.

تذکره ها شرح حال و نمونه های شعر او را بعنوان نخستین زن شاعر فارسی گوی آورده و مقام بلند او را در طلوع شعر فارسی ستوده اند. "محمد عوفی" در لباب الالباب، از او چنین تجلیل میکند: «دختر کعب اگر چه زن بود اما به فضل بر مردان جهان بخندیدی. فارس هر دو میدان و والی هر دو بیان، بر نظم تازی قادر و در شعر فارسی به غایت ماهر بود.»

عطار نیشابوری، نخستین بار شرح احوال او را در 428 بیت شعر در "الهی نامه" خود آورده و تذکرده های بعدی همگی با کم و بیش تفاوتهایی و به صورت نظم و نثر به نقل زندگی و اشعار وی پرداخته اند. گرچه داستان عطار از اغراق و مبالغه گوییهای عارفانه تهی نیست اما تا حدودی مبین زندگی اوست.

به نوشته عطار، پس از کعب، پسرش حارث که به جای پدر امیر بلخ شده بود، سرپرستی رابعه را بر عهده گرفت و او در نزد حارث زندگی میکرد. رابعه دلباخته یکی از غلامان زیبا روی برادرش به نام "بکتاش" شد، اما عشق خود را پنهان داشت و رنجور گردید. پیرزن دنیا دیده ای دلیل رنجوری او را پرسید، وی ابتدا خودداری کرد و بالاخره راز خود را برایش آشکار نمود و توسط او اشعار عاشقانه ای برای بکتاش میفرستاد.

بکتاش نیز به عشق رابعه مبتلا شد. یک ماه بعد در جنگی که برای برادرش روی داد بکتاش زخمی شد و نزدیک بود اسیر شود که ناگاه زن روبسته ای خود را به صف دشمن زد و تنی چند از آنان را کشت و بکتاش را نجات داد و لشکر حارث پیروز شد.

زمانی نیز رودکی شاعر در حال عبور رابعه را دید. اشعارش را بر او خواند و رابعه نیز اشعار خود را برایش خواند. در جشن باشکوهی که "امیرنصر سامانی" در بخارا ترتیب داده بود، رودکی اشعار رابعه را خواند. امیرنصر پرسید که شعر از کیست و رودکی پاسخ داد که از دختر کعب است که دلباخته غلامی گردیده است و به سرودن شعر روی آورده و اشعارش را برای او میفرستد. حارث که در جشن حضور داشت به راز خواهرش پی برد و به اشعار او دست یافت. از این رو بکتاش را به چاهی و خواهر را نیز در گرمابه ای افکندند و رگ دست او را بریدند و در گرمابه را با سنگ و خشت و آهک بستند. رابعه با خون خود بر دیوارهای گرمابه اشعار خود را مینوشت تا اینکه ضعف بر او غلبه کرد و درگذشت.

تذکره نویسان پیرامون عشق رابعه به بکتاش اختلاف نظر دارند: "جامی" در نفحات الانس از قول "ابوسعید ابوالخیر" عشق رابعه را عشق مجازی نمیداند و داستان بکتاش را بهانه ای برای طرح عشق حقیقی دانسته است. "هدایت" نیز در روضةالصفا، رابعه را "صاحب عشق حقیقی و مجازی" میداند و داستان دلباختگی او را در "گلستان ارم" به نظم درآورده است. بسیاری از تذکره ها نیز عشق او را، صرفاً عشق مجازی دانسته اند.

از اشعار اوست:

ز بـس گـل کـه در بـاغ مـأوی گــرفــت                              چــمــن رنــگ ارتــنــگ مــــانــــی گــــرفـــت

صـبا نـــافــه مــشـک تـبـت نـداشــت                               جـهـان بــوی مـشــک از چــه مـعـنـی گرفت

مگر چشم مجنون به ابــر انــدر است                               کـه گـل رنـگ رخـسـار لـیـلــــی گـــــــرفــت

بـه مـی مــانـد انـدر عـقـیـق قـــــــدح                                سـرشـکـی کـه در لالـه مــأوی گــــــــرفـت


  

ابوریحان بـیرونی که در قرن پـنجم هـجری می زیسته، برای اولین بار گـردش زمین را محاسبه کرد؛ ششصد سال قبل از گـالیله.  وی قطر زمین را نیز برای اولین بار اندازه گـیری نمود؛ هـفـصد سال قـبل از نـیوتـن.

غـیاث الدین جمشید( کاشانی ) در قرن نهـم هـجری برای اولین بار، سیستم اعـشاری را ابداع کرد.

خواجه نصیرالدین طوسی، نخستـین کسی است که حالات ششگـانه مثـلث کروی قائـم الزاویه را به کار برده و آن را در کتاب الشـکل القطاع که در مورد مثـلثات مستوی و کروی است آورده است. 

زکریا رازی، در عـلوم پـزشکی برای اولین بار حصبه و آبله را به دقـت توصیف کرده و ابن سینا نیز اول کسی است که التهـاب غـلاف دماغ را وصف کرده و فرق میان التهـاب پـردهً صفاق و التهـاب ریه و زخـمهای کـبد را بـیان کرده است. 

حکـیم عـمر خـیام، اولین کسی است که هـندسه تحلیلی را برای حل معـادلات به کار برده است و از این حیث قریب چـهار قرن قـبل از " دکارت " هـندسهً تـحلیلی را وضع کرده است.  دکـتر جورج سارتون در این باره اینگـونه اظهار نظر کرده است: 

خیام اول کسی است که به تحـقـیـق منظم و عـلمی در معـادلات درجات اول، دوم و سوم پرداخـته و به طبقه بندی تحسین آمیزی از معـادلات اقدام نموده است. و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظماً تحـقـیق کرده و به حل هـندسی آنها توفـیق یافته است. رسالهً وی در عـلم جـبر که مشـتمل بر این تحـقـیقات است معرف یک فکـر منظم عـلمی است و این رساله یکی از برجـسته ترین آثار قرون وسطایی و احـتمالا برجسته ترین آنها در این عـلم است. 

اولین بار تعـریف مـنطقی اعـداد اصم به وسیلهً رشته های بـیـنهایت در مجـموعـهً تحـقـیقات حـکـیم عـمر خیام دیده می شود. 

اولین شخـصی که راجع به زوایای صحیح در یک چهـار ضلعی بخـصوص در ارتـباط با پـنجـمین فرضیهً اقـلیدس کار بسیار کرد، حکـیم عـمر خـیام بود. 


  

دکتر محـمود حسابی

دکتر محـمود حسابی، پـدر عـلم فـیزیک نوین ایران در سال 1281 خورشیدی در تـهـران زاده شد. پـیش از آغاز آموزش رسمی دبـستانی هـمزمان با یادگـیری زبان های عـربی و فـرانسه نزد مادر فاضلش قرآن مجـید، گـلستان و حافظ را فرا گـرفت. دوران کودکی وی با شعـله ور شدن آتـش جـنگ اول مصادف شد. در مدرسه فرانسوی بـیروت دورهً آموزش دبـستانی را طی کرد و بدلیل محـدودیتی که دولت عـثـمانی برای مدارس فرانسه زبان ایجاد کرده بود، مجبور شد زبان انگـلیسی را نیز فراگیرد. در هـمین دوران بود که به ورزش شنا و موسیقی ایرانی روی آورد و هـر دو را به حد کمال یاد گـرفت.

حسابی بعـد از پایان آموزش متوسطه در کالج آمریکایی بـیروت، موفق به دریافت مدارک تحـصیلی عالی بسیار از دانشگـاهـهای مهـم جهـان گـردید؛ از جمله: لیسانس ادبـیات و عـلوم انسانی از دانشگـاه آمریکایی بـیروت، مهـندسی راه و ساخـتمان از دانشکـدهً فرانسوی بـیروت، دانشنامهً زیست شناسی از دانشگـاه بـیروت، دانشنامهً نجوم و ریاضی از دانشگـاه پاریس و دکـترای فـیزیک از دانشگـاه سوربن فرانسه.

خدمات عـلمی و شغـلی دکـتر حسابی تا زمان درگـذشتـش در سال 1371 هـجری خورشیدی بسیار زیاد بود که اهـم آنها عـبارتـند از: تاًسیس مراکز عـلمی نظیر مدرسهً مهـندسی وزارت راه، دارالمعـلمین عالی و دانشسرای عالی، تـدوین قانون دانشگـاه و بنیانگـذاری دانشکـده های فـنی و عـلوم دانشگـاه تـهـران، وزارت فرهـنگ در دولت دکـتر مصدق، بـنیانگـذاری موسسه ژئوفیزیک سازمان انرژی اتمی، اولین ایستگـاه هـواشـناسی، انجـمن موسیقی، فرهـنگـستان زبان، تـدوین قانون و تـشکـیل موًسسه استاندارد، تعـیـین ساعـات ایران، نصب و راه اندازی اولین دستگـاه رادیولوژی در ایران و تاًسیس رصدخانهً نوین ایران. 

از دکـتر حسابی آثار قـلمی عـلمی و ادبی زیادی به زبان های مخـتـلف بر جای مانده است. وی مدتی هـم در کـلاس درس آلبرت انـشتـین، حضور داشت و با فـیزیکـدانان برجسته ای چون شرودینگـر، بورن و انریکو فری هـمکاری و تبادل نظر داشت.


  

ابو عـبدالله محـمد بن موسی خوارزمی که بعـضی، او را " خوارزمی المجوسی " نیز نامیده اند، به نوشته تاریخ طبری، وی متولد سال 180 هـجری قـمری و متوفی به سال 232 هـجری قـمری در بغـداد بوده است. او بزرگـترین و اولین ریاضیدان و منجم عالیقدر ایرانی است و کسی است که لگـاریـتم را ابداع کرد و یکی از کسانی است که در زمان ماًمون خـلـیـفه هـفـتم عباسی در سال 213 هـجری قـمری در اندازه گـیری قوس یک درجهً نصف النهـار - کره زمین اقدام کرد.

خوارزمی هـمچـنین نویسندهً اولین کتاب جبر است. کتاب الجـبر والمقابله وی از قرن دوازده میلادی به بعـد، رهـگـشای ریاضیدانان غـرب بوده است. 


  

رازی نخستین کسی است که فـعـل و انفـعالات شیمیایی را در طب دخالت داده و بهـبود بیمار را نـتیجه آن در جسم او دانسته است. پس از وی این روش توسط " ابن سینا " و سایر پـزشکان اسلامی دنبال شد. 

 رازی نخستین شیمیدان و پـزشک اسلامی است که با تجربهً خود به خاصیت سمی جیوه پـی برده و دربارهً آن چـنین نوشته است: " ....... در بابت جـیوهً خالص به نظرم نمی رسید که خوردن آن خطرناک باشد، فـقط دردهای شدید شکمی و امعـائی تولید می نماید و به نحوی که وارد بدن شده از آن خارج می گردد، مخصوصاً اگـر شخصی حرکات ورزشی انجام دهـد... جیوه را به میمونی که در منزل خود داشتم خوراندم و ملاحضه کردم که حیوان دندانهایش را به هـم سائیده و شکم خود را با دستهایش فشار میدهـد". 

رازی با توجه به این خاصیت جـیوه، آن را به عـنوان مسهـل تجویز کرد و " عـمادالدین " از آن در معـالجات کوفت استـفاده نمود.

رازی برای اولین بار الکل را از تـقطیر مواد قـندی و نشاسته ایی به دست آورد و آن را الکـحول نامید. وی درباره طرز تـهـیه الکـل چـنین نوشته است:  

" برای تـهـیه کردن آن کافی است که مواد نباتی هـر چه باشد گـرفته و ذخیزه نماید به طریقی که خـمیری درست شود و سپس آن را مدت یک شبانه روز بگـذارند تا خـمیر بعـمل آید؛ پس آن را در قرع و انبـیق ریخـته و تـقـطیر کـنند، فوراً الکل حاصل میشود"

از کتابـهای الاثـبات و الاسرار می توان استـنباط کرد که رازی سرخ شدن جـیوه در اثر حرارت دادن در هـوا را می شناخته و بنابراین هـشت قرن قـبل از " لاوازیه " برای اولین بار اکسید جـیوه را تـهـیه کرده است. 

رازی نخـستین کسی است که تـهـیه کردن آرسنیک را بصورت خالص شرح داده است. رازی آرسنیک را جوهـر زرنیخ نامیده و دربارهً  صفت مشخـصه آن نوشته: " ... حتی یصیر جسداً بـیضا " که باید آن را به فـلز سفید یا جسم سفـید که قابل ذوب شدن است ترجـمه کرد. 

گـلمن در کتاب شیمی مدنی خود " آلبرتوس ماگـنوس " را اولین تـهـیه کنـندهً فـلز آرسنیک نامیده بود ولی پس از اینکه کتاب الاسرار رازی بوسیله دکتر " یولیوس روسکا " به آلمانی ترجـمه شد وی اشتباه گـذشته خود را رفـع کرده و رازی را نخـستین تـهیه کنندهً فـلز آرسنیک نامیده است. 

رازی برای اولین بار جوهـر نمک (اسید کلرئیدریک) را از تـقـطیر نوشادر به دست آورد و آن را دهـن النوشادر (روغن نوشادر) نامید است.  


  

ابو جعـفر محـمد بن حسین خازن، در خراسان متولد شد و بـین سالهای 350 تا 360 هجری قمری در شهـر ری درگـذشت. وی دانشمندی بود که در ساختـن آلات نجومی و در طریقـهً  عـمل به آنها ممارست بسیار داشت و کـتاب زیج الصفایح از او باقی مانده است. 

به گـفتهً عـمر خیام، وی اولین دانشمندی است که معـادله ً درجه سوم

X(3) + a = CX(2)  

را حل کرده است. 


  

ابوالعـباس فضل بن حاتم نیریزی، یکی از مفاخر برجسته عـلوم ایران است. وی از اهالی نیریز فارس و معاصر معـتضد خلیفه عباسی بود. او رساله ای در اسطرلاب کروی دارد که بسیار جالب و یکی از کتابهـای پـر ارزش اسطرلاب است. 

نام این مرد دانشمند ایرانی در مدار 19 جـنوبی و نصف النهار 352 کره ماه ثبت شده است. ابوریحان بیرونی، عمر خیام، و خواجه نصیرالدین طوسی از اطلاعات وسیع و دانش او یاد کرده و استـفاده نموده اند. او دانشمند منحصر به فردی بود که برای اولین بار عـلل پـیدایش رنگ سیاه را در رنگـین کمان برای خلیفه المعـتضد تـشریح و بـیان کرد. 


  

ابوالوفا محـمد بن یحیی بن اسماعیل بن عباس بوزجانی خراسانی، یکی از مفاخر عـلمی ایران و متـولد 328 هـجری قـمری که در سوم رجب سال 388 هجری قـمری درگـذشته است. وی اهـل بوژگـان که در هـجده کیلومتری شرق شهـر تربـت جام قرار داد.

ابوالوفا برای اولین بار در تهـیه جداول سینوس و کسینوس و شعـاع دایره، عـدد واحـدی را به کار برد و به این وسیله توانست در تکـمیل جداول مثـلثاتی اقدام کند و اولین بار نسبت ظل معـکوس زاویه به قـطر ظل زاویه را که جـیب زاویه به شعـاع دایره بود کشف کرد. این نسبت مثـلثاتی را که امروزه به نام سکانت     می خوانند و " کـپرنیک " این نسبت را به نام خود مشهـور کرده است. 

فیـبو ناتـچی دانـشمند ایتالیایی قسمت عمدهً مسائل ریاضی و جبر خود را از کتاب ابوالوفا استـنساخ کرد و بعـدها معـلوم شد شخـصی که نام اصلی اش " لئونارد دوپـیز " که هـمان " فیـبو ناتـچی " بوده به مصر و شام مسافرت کرده و قسمت عمدهً مطالعـات خود را که در کتاب " اباکوس " آورده است از منابع دانشمندان ریاضی دوره اسلام بوده و بویژه از ابوالوفا و کتاب الفـخری " کرجی " بوده است. 

بنا به عـقـیده " مارتـین گـاردنر " دانشمند و پـژوهـندهً ریاضیدان آمریکایی در نشریه عـلمی معـروف آمریکن سایـنس گـفـته است که نخستین رساله ای که دربارهً تـقـسیم و تـبدیل اشکـال هـندسی نوشته شده است، توسط ابوالوفا دانشمند ایرانی بوده که متاًسفانه فـقط چـند ورقی از کـتاب پـر ارزش او باقی مانده؛ و اولین بار سه مربع را به 9 جزء تـقـسیم و از آنهـا یک مربع کامل ساخـته و به تـفـضیل به شرح آن پـرداخـته است؛ سپس به مدت ده قرن این بحـث هـندسی و ریاضی به فراموشی سپـرده شد تا اینکه " هـانری ارنست دونی " انگـلیسی و " هـاری لین گـرین " استرالیایی دنبالهً پـژوهـشهای ابوالوفا را ادامه دادند.

ابوالوفا نخستین کسی است که اختلاف سوم حرکت ماه را که به نام واریاسیون است کشف کرد و این کـشف در سال 1836 توسط لوئی املی سدیو به آکادمی عـلوم فرانسه اعـلام گـردید.


  

محمد علی جمالزاده متولد 1274 شمسی نخستین ایرانی است که با نیت و قصد آگاهانه و با ترکیبی داستانی و نه مقاله ای، به نوشتن پرداخت و اولین داستانهای کوتاه فارسی را به وجود آورد.

اولین مجموعه داستان جمالزاده، یکی بود یکی نبود را سرآغاز ادبیات واقعگری ایران دانسته اند. این مجموعه شامل شش داستان است که طی سالهای 1293 تا 1300 نوشته شده اند. جمالزاده در هر داستان با نثری شیرین به تصویر یک تیپ اجتماعی پرداخت و کهنه پرستی و رخوت اجتماعی را با طنزی سرشار از غم توصیف کرد. او کوشید زبان داستان را به زبان محاوره نزدیک کند، اما اغلب گرفتار پرگویی می شود و به انشاء نویسی می پردازد.

داستانهای یکی بود یکی نبود را به خاطر زبان شیرین و طنز برنده شان می توان در حد ادبیات مشروطه دانست.

جمالزاده در نخستین داستانهایش موفق می شود آوای مردمی را که زمزمه شان در شیههً اسبها و چکاچک شمشیر سرداران رمانها تاریخی و آه و ناله های اخلاقی ناقلان رمانها اجتماعی اولیه گم شده بود، منعکس کند.


  
<      1   2   3   4   5